داریوش بزرگ
 
تاریخ ایران
چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 12:0 ::  نويسنده : پیمان

مشخصات آرامگاه

بخش بالایی ورودی چلیپایی‌شکل آرامگاه

پیکره و گسترهٔ نمای بیرونی آرامگاه و ویژگی‌های درونی آن، همگی ابتکاری و سراسر نوآوری است[و هیچ نمونهٔ مشابهی در خاور نزدیک، مصر و یونان ندارد. تعدادی گور صخره‌ای در شمال غربی ایران و کردستان عراق، که مدت‌ها به عنوان گور مادی و الگوی کار داریوش پنداشته می‌شد، اینک معلوم شده که خود تحت تاثیر آرامگاه داریوش قرار داشته‌اند. داریوش و جانشینانش آرامگاه‌های در سنگ کنده‌شده را تهیه دیدند و این رسم در دوره‌های بعدی نیز کمابیش به صورت‌های مختلف رواج داشت و تا زمان آل بویه (سدهٔ دهم میلادی) ادامه یافت، چنانکه آرامگاه‌های پادشاهان آل بویه در کوه‌های اطراف ری نزدیک تهران هم در زمرهٔ آرامگاه‌های در سنگ درآورده شده بوده‌است.[

شاخهٔ بالایی آرامگاه، نگارهٔ اورنگی را نشان می‌دهد که پایه‌های آن مانند پنجه‌های شیر ساخته شده و بیست‌وهشت نفر در دو ردیف چهارده‌تایی آن را بر روی دست گرفته و دو نفر هم سر و ته آن را در دست دارند. داریوش در جامهٔ پارسی و با کمانی در دست چپ، بر روی سکویی سه‌پله‌ای ایستاده و دست راستش را به سوی آتشدان، تا نیمه بالا آورده و بالای سرش نماد فروهر جای دارد و در گوشهٔ راست، دایرهٔ کاملی که هلالی در درون دارد، دیده می‌شود. در دو سوی داریوش، چند شخص دیگر نیز کشیده شده‌اند که یاران و نزدیکان وی بوده‌اند.[

بر دو شاخه‌ی‌میانی آرامگاه، نمای کاخی که در ورودی آن، به راهرویی وارد می‌شود نقش شده‌است و درون آن سه اتاقک وجود دارد که هرکدام دارای سه گور صندوق‌مانند می‌باشند.[

شاخهٔ پایینی صلیب، بی‌نقش است و برای ایجاد دشواری در صعود، صیقل خورده‌است.[

درست در زیر آرامگاه داریوش، دو سنگتراشی بزرگ از دورهٔ ساسانی وجود دارد که هردو، نبرد شهریارانی اسب‌سوار را نشان می‌دهند که دشمنان خود را نگونسار کرده‌اند. نقش پایانی احتمالاً و نقش بالایی به قطعیت، از آن بهرام دوم شاه ساسانی است.[
 

آرامگاه خشایارشا صفحهٔ تراشیدهٔ نقش رستم سنگ‌نگارهٔ پیروزی بهرام دوم آرامگاه داریوش بزرگ پیروزی شاپور بر امپراتوران روم آرامگاه اردشیر یکم آرامگاه داریوش دوم نقش‌برجسته‌ای دربارهٔ نبرد هرمز دوم کعبهٔ زرتشت سنگ‌نگارهٔ آناهیتا و نرسی نبرد هرمز دوم و سنگ‌نگارهٔ نیمه‌تمام آذرنرسهسراسرنمای نقش رستم
سراسرنمایی از نقش رستم. بخش‌های تصویر پیونددار/توضیح‌دار است، نشانگر موس را بر روی بخش‌های مختلف تصویر ببرید.


 

نقوش بالایی

چشمگیرترین قسمت بالایی آرامگاه، پیکر تراشیدهٔ داریوش بزرگ است که ۲٫۷۰ متر بلندی دارد و در سمت چپ مجلس، به‌حالت نیم‌رخ و روبه سمت راست، بر سکویی سه‌پلّه‌ای ایستاده‌است. وی تاجی کنگره‌دار بر سر نهاده و ردایی بلند و گشادآستین و پُرچین و شکن به‌تن کرده‌است. کفشش ساده و نیم‌تنه‌اش را کمربندی استوار نموده، ریشش بلند و حلقه‌حلقه‌است و مویش را پیچ‌درپیچ در پشت سر انبوه کرده و آراسته‌است، حلقه‌ای از گوش آویخته و دستبندهایی مُنقش بر مچ دارد. وی با دست چپ یک کمان را گرفته‌است و دست راستش را به حالت نیایش، رو به جلو آورده و با کف و انگشتان به‌سوی آتشدان و نماد فروهر دراز کرده‌است.[

نقش داریوش بزرگ

روبه‌روی داریوش، آتشی در آتشدان، فروزان است که می‌تواند آتشِ ستایشگر اهورامزدا، در محراب باشد.[ این آتشدان ساقه‌ای تقریباً مکعب مستطیل دارد که در آن طاقچه‌ای کنده شده و زیرش سکویی با سه پایهٔ مکعبی است که هرکدام کوچکتر از دیگری‌ست. این آتشدان با تفاوت‌های جزئی در همهٔ نقوش آرامگاه‌های هخامنشی تکرار شده‌است.

در بالاترین بخش صحنه، نشان موسوم به نماد فروهر که حالت نیمرخ دارد، در مقابل داریوش قرار گرفته و دست راستش را کمی بالا آورده و رو به جلو دراز کرده‌است و با دست دیگر حلقه‌ای را در دست دارد. ریشهٔ حلقهٔ بالدار از مصر است و در هنر آشوری، مظهر قدرت شاهی و شخص شاه به‌شمار می‌رفته[که شاه را در میان گردهٔ خورشید نشان می‌داده اما در هنر هخامنشی بال‏‌های این نشان را کشیده‌تر کردند و پیکرهٔ انسان‌نمای آن را از میان خورشید بیرون کشیدند. به قطعیت نمی‌توان مفهوم این نماد را تشخیص داد، چنانکه برخی از ایران‌شناسان آن را نماد اهورامزدا می‌دانند که در حال سپردن حلقهٔ فرمانروایی به داریوش استو عده‌ای دیگر آن را مثال روحانی و همزاد داریوش می‌دانند که نیرویی از مثال تمام جهان و اهورامزدا را در بر دارد و از وی پشتیبانی می‌کند و در نهایت، برخی هم آن را فرهٔ کیانی می‌دانند.

نقوش و سنگ نگاره‌های موجود در سمت چپ بالایی دیواره آرامگاه.

در گوشهٔ بالایی سمت راست صحنه و هم‌سطح با نماد فروهر، یک دایرهٔ کامل که هلالی در درون دارد، دیده می‌شود. این گوی می‌تواند نگارهٔ توأمان ماه و خورشید (شب و روز) و یا نگارهٔ ماه در دو هنگام بدر و هلال باشد. اما به عقیدهٔ شاپور شهبازی، چون این هلال رو به پایین و قرص‌دار است، نشان‌دهندهٔ ماه شب‌های بیستم تا بیست‌ودوم در ایران است و ممکن است به رمز، پایان عمر داریوش را بیان کرده‌باشد.

شاخهٔ بالایی آرامگاه، تصویر اورنگی را نشان می‌دهد که پایه‌های آن به شکل پنجه‌های شیر ساخته شده و ۲۸ نفر در دو ردیف چهارده‌تایی، اریکهٔ شاهنشاهی را بر روی دست گرفته و دو نفر هم سر و ته آن را در دست دارند. لبه‌های تخت به نقوش گلبرگ‌های عمودی و موازی، مزین است. دو رده از ارونگ‌بران تخت شاهی را بر سر دست‌ها گرفته‌اند و همهٔ آن‌ها مسلح‌اند و با دقتی که می‌توان گفت علمی است، از یکدیگر متمایز گشته‌اند. سر همهٔ آن‌ها نیمرخ است ولی بازو تا کمرشان از روبه‌رو و پاهایشان دوباره از نیمرخ نمایان شده‌است.[ ملیت آن‌ها به سه خط میخی پارسی‌باستان، عیلامی و اکدی در کنارشان با عباراتی همچون «این است پارسی»، «این است مادی» و... مشخص شده‌است.گرچه همین نقش بر فراز همهٔ آرامگاه‌های شاهان هخامنشی بعد از داریوش حجاری شده ولی فقط در اینجا دارای کتیبه‌است. این نقش را می‌توان به عنوان تجلی فلسفهٔ مشارکت در نظر گرفت.چنین نقش‌هایی، حتی پس از مرگ، اقتدار، استواری و فرمانروایی شاه را به ذهن می‌آورد. وجود این مجلس در آرامگاه داریوش، کوششی برای یادآوری شکوه و بیانگر دوام قدرت خاندان شاه حتی پس از مرگ است.[

دیواره‌های دوجانب شاخهٔ بالایی صلیب نیز دارای نقش هستند که سه نقش در سمت چپ و سه نقش در سمت راست، تراشیده شده‌است. از این نقش‌ها، دو نقش دارای کتیبه‌اند؛ یکی نگارهٔ گئوبروه که نیزه‌ای در دست دارد و به‌واسطهٔ کتیبه‌ای سه‌زبانه که در بالای سرش نوشته شده، گئوبروه، نیزه‌دار داریوش‌شاه شناسانده شده‌است و دیگری اسپه‌کانه، که تبرزینی در دست راست و کمانی در دست چپ دارد و اسپه‌کانهٔ کماندار، که تبرزین داریوش‌شاه را حمل می‌کند معرفی شده[اما از هویت چهار نقش دیگر اطلاعی در دست نیست ولی چون گئوبروو و اسپه‌کانه دو تن از نجبای هفتگانه هخامنشی‌اند که در کشتن گئومات و به شاهی رساندن داریوش، نقش داشته‌اند.[می‌توان یقین کرد که چهار شخص دیگر منقوش بر دیواره‌های کناری هم، از نجبای هفتگانه هخامنشی همراه داریوش بوده‌اند.

بر دیوارهای درونی، سه غیرنظامی در سمت راست و چهار نظامی در سمت چپ آرامگاه وجود دارد که مجوعاً هفت نفر می‌شوند. دربارهٔ هویت و موقعیت اجتماعی و سیاسی این افراد نیز اطلاعاتی در دست نیست.

بخش میانی

بخش میانی نمای بیرونی آرامگاه، با چهارستون به فاصلهٔ ۳٫۱۵ متر و سرستون‌های کله‌گاوی، سقف افقی ایوان را که چهار تیرک دارد بردوش گرفته و در وسط، دری به درون آرامگاه باز شده‌است.[و چنانکه اشمیت متوجه شده، کاخ منقوش بر جبههٔ میانی آرامگاه در بیشتر خصوصیات همانند کاخ تچر است و همان را هم پادشاهان دیگر تقلید کرده‌اند. همانندی در خصوصیات کلی به شرح زیر است:

ویژگی‌ها کاخ تچر نقش آرامگاه
عرض ایوان ۱۸٫۶۰ متر ۱۸٫۵۷ متر
زیر ستون‌ها مکعب دوپله‌ای مکعب دوپله‌ای
بلندی جرزهای جانبین ۷٫۶۳ متر ۷٫۵۳ متر
فاصلهٔ میان ستون‌ها ۳٫۱۵ متر ۳٫۱۵ متر
پهنای درگاه ۱٫۳۸ متر ۱٫۴۰ متر

برابری این ابعاد نمی‌تواند از روی تصادف باشد و ظاهراً قصد داریوش تکرار نمای عمومی کاخ شخصی‌اش (تچر) بر دیوارهٔ نقش رستم بوده‌است دلیل این کار را می‌توان ناشی از آن دانست که داریوش تفاوتی میان خانهٔ این‌جهانی و سرای ابدی خود نمی‌دید.[

درون آرامگاه

دو قبر در اندرونی آرامگاه داریوش بزرگ
برش افقی اتاق‌های آرامگاه

در درون آرامگاه، ایوانی دراز و کم‌عرض تراشیده شده که با درگاهی به درون راهرویی بلند و باریک هدایت می‌شود. محور طولی این راهرو موازی با جبههٔ بیرونی آرامگاه است و ۱۸٫۷۲ متر درازی، ۲٫۱۳ متر پهنا و ۳٫۷۰ متر بلندی دارد و سقفش کاملاً مسطح می‌باشد. این راهرو دارای سه اتاقک است که در کف راهرو کنده شده‌اند؛ یکی از آن‌ها درست روبه‌روی در ورودی و دو اتاقک دیگر در سمت چپ قرار دارندو هرکدام ۲٫۸۰ متر پهنا و ۴٫۷۵ متر درازا دارند، سقفشان صاف و همسطح سقف راهرو است. کف هر اتاقک ۱٫۰۵ متر از کف راهرو بالاتر است که در کف آن‌ها سه حفرهٔ مستطیل شکل صندوق مانند کنده‌اند که ۲٫۱۰ متر طول و ۱٫۰۵ ژرفا دارند و این سه حفره برای جای‌دادن مردگان ساخته شده بود و برای اینکه بخار و چکهٔ آب ناشی از نم و یا نفوذ باران درون صندوق‌های سنگی را خیس نکند، آبراهه‌های بسیار باریکی در سه طرف اتاقک‌ها کنده شده تا آب را به درون جوی باریکی در کف راهرو، هدایت کند و به بیرون بریزد.در دیوارهٔ راهرو و اتاق‌ها هیچ‌گونه نگاره و نبشته‌ای وجود ندارد.

هیچ نشانه و مدرکی برای انتساب ۹ قبر درون آرامگاه به افراد مشخصی، در دست نیست.حتی در خود تابوت‌ها هم چندان اختلاف و مزیتی دیده نمی‌شود، که بتوان یکی از آن‌ها را تابوت داریوش انگاش

سنگ‌نوشته‌های آرامگاه

کتیبهٔ داریوش بزرگ (DNa) در آرامگاه

داریوش در مقام فرمانروایی جهانی، در بالا و کنار دیوارهٔ بیرونی آرامگاه خود با دو نبشتهٔ بزرگ که هریک به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و اکدی نوشته شده، وصیتی معنوی از خود برجای گذاشته که در تاریخ خاورمیانه بی‌نظیر است.[۵۰] نخستین نبشته در قسمت بالایی است و به DNa مشهور است و دومی بر کنار درگاه ورودی آرامگاه کنده شده و به‌نام DNb معروف می‌باشد. هردو متن جنبهٔ شاعرانه دارند و تجلی موثری از شخصیت و نبوغ داریوش‌اند و خصوصیات وی را به نیکی روشن می‌سازند.او نبشته‌اش را به دو بخش تقسیم کرده‌است. یکی نبشته‌ای عام و بیطرفانه (DNa) و دیگری، نوشته‌ای شخصی (DNb).

در زیر متن عیلامی، کتیبه‌ای بیست و پنج سطری به خط آرامی وجود دارد که ارنست هرتسفلد در سال ۱۹۲۳ آن را تشخیص داد ولی این نبشته بسیار آسیب دیده و نمی‌توان چیز زیادی از آن متوجه شد اما والتر هنینگ در سطر چهارم آن، نام سلوکوس را تشخیص داد، بنابراین می‌بایست تاریخ این کتیبه به ۳۱۲ تا ۳۰۵ پیش از میلاد یعنی حدود دویست سال پس از ساخت آرامگاه، باشد.

کتیبهٔ

داریوش در کتیبهٔ DNa که دارای شش بند است، ابتدا اهورامزدا را ستایش می‌کند و اعلام می‌دارد که قدرت و شاهی را اهورامزدا به وی ارزانی داشته‌است، سپس خود را معرفی می‌کند و سرزمین‌هایی که امپراتوری‌اش را تشکیل می‌دادند را نام می‌برد و تاکید می‌کند که چون اهورامزدا این سرزمین را آشفته دید، شاهی را به او ارزانی داشت و در بند پایانی از دیگران می‌خواهد که فرمان اهورامزدا را عمل کنند و شورش نکنند!

آشکار است که نه فقط وفاداری به شاه و حمایت از او خواست اهورامزدا معرفی می‌شود، بلکه همهٔ اعمال و اراده‌های شاه نیز با تایید ایزدان است.

کتیبهٔ DNb

در سنگ‌نبشتهٔ DNb که در میان ستون‌های آرامگاه نبشته شده، داریوش با صراحت بیش‌تری از خود واهدافش صحبت می‌کند. این نبشتهٔ داریوش، به‌صورت غریبی، شخص داریوش را در مرکز همهٔ اندیشه‌های سرزمینش قرار می‌دهد.

داریوش در این کیتبه که ۱۲ بند دارد، پس از ستایش اهورامزدا، می‌گوید:

« به‌خواست اهورامزدا من چنینم که راستی را دوست دارم و بدی را دشمن!

دوست ندارم که توانا بر ناتوان ستم کند یا بزرگی از زیردستی زور بشنود.

هر آنچه زیباست، من آن را دوست دارم!

من دوست و بَردهٔ دروغ نیستم، تندخو نیستم.

حتی وقتی خشم مرا فرا می‌گیرد، با اراده‌ام آن را فرومی‌نشانم.[۵۷]

به‌خواست اهورامزدا من چنینم که راستی را دوست دارم و بدی را دشمن!

دوست ندارم که توانا بر ناتوان ستم کند یا بزرگی از زیردستی زور بشنود.

هر آنچه زیباست، من آن را دوست دارم!

من دوست و بَردهٔ دروغ نیستم، تندخو نیستم.

حتی وقتی خشم مرا فرا می‌گیرد، با اراده‌ام آن را فرومی‌نشانم.


آمار سایت

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی سرگرمی و آدرس peyman21.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 26
بازدید کل : 23620
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1